شکوایه از خود به مناسبت نیمه شعبان
يكشنبه, ۲ خرداد ۱۳۹۵، ۰۶:۵۸ ب.ظ
هیهات که من چشـــم ناپاک می کنم
شرمم نشد ز سیــــر دیدن اغیار من
یـــــار ندیدمو فرقم به خاک می کنم
زمانه دگر شد، دعا بـــــــی ثمر شد
گریستم و ندیدمو دل چالاک می کنم
دست طلــب گشودم تا کام من برآید
برآمد کامم و من حاشــــاک می کنم
دریاست پیش چشــــــم من سبزگون
دستم به قطره ولی امســاک می کنم
زمانه دگر شد، دعا پر ثمــــــــر شد
دل شاد و پلک عاقبتم نمناک می کنم
- ۹۵/۰۳/۰۲