فلسفه زندگی

جزوات درسی دکتر ابوالفضل گل محمدی آذر (لطفا آخرین تاریخ را بخوانید)

فلسفه زندگی

جزوات درسی دکتر ابوالفضل گل محمدی آذر (لطفا آخرین تاریخ را بخوانید)

فلسفه زندگی

این وب زیر نظر خود استاد و توسط جمعی از شاگردان فراهم آمده است برخی از جزوات دروس ایشان به مرور خواهد آمد. قسمت مدیریت وب به عهده خود ایشان است و می توانید سوالات خصوصی را نیز مطرح کنید. لطفا این وب را با فایرفاکس مشاهده نمائید. عنوان "دانشجو" به معنای این است که نویسنده مطلب دانشجو بوده و استاد صرفا تایید کرده اند و "از طرف" به معنای فرمایش مستقیم استاد است.

چکیده:

به منطق آقاى کارتر آزادى عبارت از این کشتارهایى است که الآن در ایران دارد مى شود که هر روز دنبال هم دارد واقع مى شود؛ و ملّت این است که آمریکا بشناسد که او ملّت است؛ و کاخ سفید میزان تروریست و ضد آن را، مخالفت با جنایاتش در سراسر جهان و موافقت با آن مى داند. آنها فکر مى کنند که هر کس که مصالح ما را در نظر گرفت و هر کس که گاو شیرده ما شد، این وحشى نیست!! و اما آن که سرکشى کرد از این فرمان ، این وحشى است. لکن آقایان این جنگ ها را راه انداخته اند که صلح در دنیا پیدا بشود. [کارتر] با صراحت لهجه گفت که ((این جاهایى که پایگاه نظامى ما داریم این جا دیگر بساط حقوق بشر چیزى نیست ، دیگر صحبت از حقوق بشر نباید بکنید. انساندوستى سران آمریکا این است که کسى که پنجاه سال یا سى و چند سال مملکتى را به خرابى کشیده است، این انسان را آنها انسان حساب مى کنند.[1] 

 

کلید واژه های: «آزادی، ملّت، تروریست، وحشى، صلح، حقوق بشر، انسان دوستى »

واژه نامه ی دولتمردان آمریکا از دیدگاه امام خمینی

ابوالفضل گلمحمدی آذر

چکیده:

به منطق آقاى کارتر آزادى عبارت از این کشتارهایى است که الآن در ایران دارد مى شود که هر روز دنبال هم دارد واقع مى شود؛ و ملّت این است که آمریکا بشناسد که او ملّت است؛ و کاخ سفید میزان تروریست و ضد آن را، مخالفت با جنایاتش در سراسر جهان و موافقت با آن مى داند. آنها فکر مى کنند که هر کس که مصالح ما را در نظر گرفت و هر کس که گاو شیرده ما شد، این وحشى نیست!! و اما آن که سرکشى کرد از این فرمان ، این وحشى است. لکن آقایان این جنگ ها را راه انداخته اند که صلح در دنیا پیدا بشود. [کارتر] با صراحت لهجه گفت که ((این جاهایى که پایگاه نظامى ما داریم این جا دیگر بساط حقوق بشر چیزى نیست ، دیگر صحبت از حقوق بشر نباید بکنید. انساندوستى سران آمریکا این است که کسى که پنجاه سال یا سى و چند سال مملکتى را به خرابى کشیده است، این انسان را آنها انسان حساب مى کنند.[1] 

 

کلید واژه های: «آزادی، ملّت، تروریست، وحشى، صلح، حقوق بشر، انسان دوستى »

طرح مسئله

روح الله الموسوی خمینی نامی که شاید شناخته شده ترین نام در جهان باشد.  نه برای رهبران سیاسی و نه برای مستصعفان جهان بلکه برای متولین جهان، خمینی نام آشنایی است. ما به این نام نمی پردازیم که ساحت این گفتار، خارج از آن است؛ بلکه تنها به چند واژه ای که ایشان از آن به عنوان واژه نامه ی دولتمردان آمریکا مطرح کرده اند پرداخته و در یک نگاهی به فرهنگ سیاسی معنای جهانی این کلمات را دانسته و در جستاری نمادین در سالهای اخیر مصادیق این واژگان را بر خواهیم شمرد.

1 - آزادى[2]

«آن آزادى که کارتر مى گوید که چون شاه یک آزادى خیلى صریح و خیلى تندى به مردم داده، از این جهت با او اختلاف مى کنند. به منطق کارتر این همه فریادى که دارند مردم مى زنند از این است که تخمه کردند براى آزادى، آزادى این قدر به آنها دادند که آنها دیگر نمی توانند هضمش بکنند، فریاد مى زنند».[3]

آزادی، این اصطلاح معادل واژه ی لیبرته (Liberté) در زبان فرانسه و ریشه ی لاتین آن (Libertas) است که به مفهوم فقدان جبر و دوری از قید و بند می باشد. «آزادی» وضع حال و رفتاری است که در آن شرایط و روابط جبری و سنگینی قدرت محسوس نباشد و بازدارنده ی حرکت ذاتی و طبیعی آدمی نشود. واژه ی آزادی در فارسی از ریشه ی پهلوی «آزات» به معنای وارسته نجیب و جوانمرد است. از لحاظ اجتماعی آزادی انواع مختلف دارد آزادی سیاسی، آزادی اقتصادی، آزادی فرهنگی و ... نیز جنبه های متعد دارد. آزادی بیان، آزادی نوشتار، آزادی کردار و ...«آزادی» شامل آزادی اندیشه و عقیده و امکان بروز آن در جامعه است و یکی از ارکان دمکراسی به شمار می رود.آزادی مترادف هرج و مرج و عنان گسیختگی نیست. در آزادی متعالی و سازنده امر انتظام مستتر است. آزادی بدون انتظام درونی و برونی نوعی هرج و مرج است که با ذات و آثار آزادی مغایرت دارد.[4]

از بیان امام «ره» همه معنای آزادی را می توان دانست که این بیان امام نقل قولی است از کارتر رئیس جمهور وقت سال 57 ایالات متحده؛ اما باید این درک را از بیان امام حاصل کرد که اما به القای این معنا می کند که آزادی در واژنامه سیاسی دولتمردان آمریکا شامل همه ی معنای مشروحه می باشد اما به شرطی که تخطی از منافع این دولت مردان نشود. به عبارتی آزادی بیان خوب است، اما اگر در بیانی سیاسات غلط یک دولتمرد آشکار شود این آزادی بیان نیست بلکه هرج و مرج است و لذا باید سرکوب شود؛ و چنیی تعمیمی را می توان به دیگر معانی آزادی نیز داشت. اصلا خود جمله ی کارتر متناقض نما است. از یک سو صراحت بر آزادی دارد و از یک سو سرکوب آزادی. به عنوان مثال که نمونه بارزی است، می توان به سرکوب آزادیخواهان در آمریکا توجه کرد و یا افرادی که به خاطر بحران اقتصادی حاکم بر آمریکا در بحران اجتماعی وحشتناکی بسر می برند که نمی تواند ساز گار با واژه نامه دولتمردان آمریکا باشد.

«به منطق آقاى کارتر آزادى عبارت از این کشتارهایى است که الآن در ایران دارد مى شود که هر روز دنبال هم دارد واقع مى شود».[5]

2 - ملّت[6]

«ملّت این است که آمریکا بشناسد که او ملّت است ، اگر آمریکا تثبیت کرد ملیت یک کسى را، آن هم تثبیتش به این است که منافع او را تاءمین بکند ... آن ملتى که باید در نظر آمریکا و عمال آمریکا باشد، این ها نیستند. این ملّت آنهایى هستند که مى گویند باید همه چیز را داد به آمریکا».[7]

این تعبیر از مردم و ملت، قرابت بسیار زیادی با این تعبیر از ارسطو دارد که "مدینه" را تنها آتن می دانست و هرکه در آتن زندگی می کرد، شایسته ی حد تام حیوان ناطق بود. به عبارتی کمتر کسی است که بر این اعتقاد باشد که همه افراد مدینه از اندیشه ای متعالی بهره می برند، بلکه بر این باورند که افرد معدودی در حد اعلای اندیشه و بقیه ساکنان، ریزه خور خوان اندیشه ی همان عده ی معدودند؛ و خیلی هم مهم نیست که همه دارای اندیشه ای والا باشند، بلکه همین که فردی در شهر زندگی می کند، می توان نام انسان را از آن خود کند.[8] این تلقی از انسان همان تلقی است که از ملیت می شود. این تلقی بی شک از ملت تنها نام ملت را ازآن خود رده است و حقیقتا ملتی که دولت آنرا ملت بداند عقلا موازنه ی نادرستی است. حتی در باره ی خود  ملت آمریکا این تلقی نادرست است چه برسد به سایر ملل. این نگاه یک نگاه فلسفی عمیقی است که ریشه در تاریخ علوم اسلامی هم دارد که به عنوان نگاه اشعری شناحته می شود در حالیکه گویی ملت فراموش کرده اند که دولت هایشان باید شایسته ایشان باشد نه این که ملت شایسته ی دولت.

3 - تروریست

«کاخ سفید میزان تروریست و ضد آن را، مخالفت با جنایاتش در سراسر جهان و موافقت با آن مى داند».[9]

واژه ی ترور (Terror) از ریشه ی لاتینی (Terrere) به معنای ترس و ترساندن است. این واژه برای نخستین بار در سال 1796 در متمم فرهنگ لغات فرهنگستان علوم فرانسه ظاهر شد و تروریسم را چنین معنا کرد: «نظام و یا رژیم وحشت».  واژه نامه های بسیار زیاد دیگری از جمله واژنامه ی فرانسوی روبر (Robert) یا لاروس (Larousse) و یا فرهنگ اصطلاحات سیاسی دالوز (Dalloz)  و دیگر فرهنگ ها جامع در این باره نوشته اند و لی آنچه مهم است توجه به چهار مشخصه ی تروریسم می باشد. 1- همراه با خشونت فیزیکی برای ایجاد ترس و ارعاب  است. 2- نامنتظره صورت می گیرد. 3- دارای هدف و انگیزه ی سیاسی است. 4- در فضایی خارج از جنگ رسمی بین دو گروه متخاصم اتفاق می افتد.[10]

حال با توجه به این چهار مشخصه و مساواتی که امام در بیان خود دارد کاملا معنای این واژه در بیان دولت مردان آمریکائی دانسته می شود. کاخ سفید «-1- میزان تروریست و -2- ضد آن را، - 1- مخالفت با جنایاتش در سراسر جهان و- 2- موافقت با آن»  مى داند. یعنی میزان تروریست و تروریست کسی است که با رفتار ها آمریکا[11] در جهان مخالفت کند و ضد تروریست کسی است که موافق کرده های دولت مردان آنریکائی باشد این معنا از واژهی ترور در هیچ واژه نامه ای که نام برده شد مشاهده نمی شود الا در واژه نامه ی دولت مردان آمریکائی.

«این قدر هیاهو راه انداختند براى جلوگیرى از تروریست، آن قدر تبلیغات کردند که ایران درش تروریست پرور است و ایران چطور جزء تروریست (است). عراق از جرگه تروریست ها خارج شد چون سجده کرد به آمریکا!! و ایران وارد شد براى این که اعتنایى به آنها نکرده !! میزان تروریستى همین است پیش آنها».[12]

 4 - وحشى[13]

«آنها فکر مى کنند که هر کس که مصالح ما را در نظر گرفت و هر کس که گاو شیرده ما شد، این وحشى نیست!! و اما آن که سرکشى کرد از این فرمان ، این وحشى است!! این منطق امثال ریگان است».[14]

کلمه ی وحشی کلمه اظهر و اشهر من الشمسی که نیازی به تعریف ندارد. وحشی در برابر رام معنای مستتر خود را آشکار می کند که ذاتا در باره ی حیوانات از این دو کلمه بکار می بریم. حتی آن قبایلی که بومی آمریکا که توسط مهاجرینی که تمدن 500 ساله ی آمریکای امروزی را بنیاد نهادند هرچند وحشی نامیده می شدند و هنوز هم می شوند، ولیکن اساسا انسانهایی ابتدائی بودند که خود دارای فرهنگی ابتدائی و دینی ابتدائی که در محیط ابتدائی ایجاد می شود و آداب و رسوم انسانی بودند. بنابراین کاربرد کلمه ی وحشی، نشان از عکس شدن ارزش انسانی انسان هاست. در بیان امام که منطقِ نامنطق آقای ریگان را افشا می کند هرکسی که بخواهد محتاج نباشد وحشی است که نشان از نگاه بیماری است که به عالم می شود.

«اخیرا شنیدید که رئیس جمهور آمریکا گفته است که این کشور ایران یا رژیم ایران وحشى هستند. اگر مقصود از وحشى این است که رام نیستند در مقابل آن چیزهایى که شما مى خواهید، گاو شیرده نیستند، این را شما اسمش را وحشى مى گذارید، بگذارید... در منطق آنها وحشى این است که رام آنها نباشد».[15]     

5 - صلح[16]  

«آن که مى گوید ما براى صلح قیام کردیم و مى خواهیم صلح در دنیا باشد، همه جنگ ها را این ها راه مى اندازند توى همین جنگى که ما الآن مبتلا به آن هستیم و کشور عراق هم مبتلا به آن هست، همین را آنها راه انداختند، لکن آقایان این جنگ ها را راه انداخته اند که صلح در دنیا پیدا بشود».[17]

در ادبیات قدیم پارسی صلح هم‌معنای لغت آشتی و به معنای مقابل حرب و جنگ آمده است،[18] در دوران معاصر مفهوم صلح گسترش یافته و با تفکرهای شرق آسیایی و بعدها تفکرات مسیحی که صلح درونی را معرفی کرده‌اند آمیخته شده‌است در این مفهوم صلح شرایطی آرام، بی‌دغدغه و خالی از تشویش، کشمکش و ستیز است. صلح یک آرمان جهانی تلقی می‌شود. صلح یک مفهوم مطلق نیست و می‌تواند بسته به دیدگاه دینی و فرهنگی تعریف متفاوتی داشته باشد به همین ترتیب از جنبه‌های مختلفی می‌توان صلح را مطالعه کرد. شامل مسائل مربوط به جنگ، خلع سلاح و کنترل تسلیحات نظامی و سایر موضوعات.[19]

این تلقی از صلح در ادبیات دولتمردان آمریکائی تلقی ستیزه جویانه ایست که هم اکنون در تاریخ 15 مرداد سال 90 شمسی کشورهای عراق، افغانستان، لیبی، و چند کششور دیگر آمریکائی، به آن دچار هستند. شعار بسیار بزرگی که به بهانه ی مبارزه با تروریسم و ایجاد صلح پس از 11 سپتامبر عراق را در نوروز سال   83 به کام موشک های کروز آمریکائی برد. هم اکنون در لیبی در شهر مصراته توسط ناتو یک کودک و یک مادر به شهادت رسیدند. همه ی این کودک کشی ها برای رسیدن به صلح است. صلحی که با خون کودکان و زنان بی پناه فراهم خواهد آمد غافل از آنکه پس پشت این صلح طلبی از افغانستان طلا به تگزاس صادر گشته و از عراق و لیبی، نفت به بهای ریختن خون کودک صاحب نفت، ازآن دولت مردان و آسایش مردم ایشان می شود که نشان از شان حقوق بشر در آمریکاست.

6 - حقوق بشر

«[کارتر] با صراحت لهجه گفت که ((این جاهایى که پایگاه نظامى ما داریم این جا دیگر بساط حقوق بشر چیزى نیست، دیگر صحبت از حقوق بشر نباید بکنید ... احترام به حقوق بشر مال آنجاهایى است که ما در آن پایگاه نداریم)) این آمریکایى که این قدر حقوق بشر مى گوید، در خود آمریکا، در آمریکاى لاتین چه بساطى سر این مردم دارد در مى آورد».[20]

حقوق بشر حقوقی بنیادین و انتقال ناپذیر است که برای حیات نوع بشر اساسی تلقی می‌شود. تاکنون تعریف چندان دقیقی از حقوق بشر که مورد پذیرش عمومی باشد ارائه نشده و این امر خود مشکلی مهم برای تنظیم بین‌المللی آن بوده‌است. تعریف مذکور در بالا می‌تواند تصویری کلی ومبهم از ماهیت این حقوق به دست دهد. در هر صورت در نوشته‌های حقوقی امروزی حقوق بشر به نحو فزاینده‌ای در سه مقوله جداگانه تقسیم شده‌است:

حقوق نسل اول: حقوق مدنی و سیاسی

حقوق نسل دوم: حقوق اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی

حقوق نسل سوم: حقوق جمعی و گروهی

در حال حاضر حقوق بشر یکی از مهم‌ترین موضوعات در حقوق بین‌الملل معاصر است، حساسیت بسیاری نسبت به رعایت آن وجود دارد و اسناد جهانشمول متعددی بر مدون کردن این حقوق کوشیده‌اند، در بسیاری از کشورها نهادها و کمیته‌هایی برای پیگیری این موضوع در نظر گرفته شده و یا حتی وزارتخانه‌ای با عنوان حقوق بشر تأسیس شده‌است؛ و نهایتا در سازمان ملل نیز تلاش‌های مستمر کوفی عنان دبیر کل سابق سازمان ملل متحد منجر به ایجاد شورای حقوق بشر به عنوان یکی از ارکان سازمان ملل متحد گردیده‌است، شورایی که با اختیارات اجرایی گسترده تری از سلف خود (کمیسیون حقوق بشر) از دو اهرم‌های اجرای تصمیمات ملل متحد می‌باشد. رعایت کامل حقوق بشر از نگرانی‌های همیشگی سازمان‌های جهانی است، لویزا آریور رییس کمیساریار عالی حقوق بشر سازمان ملل در این باره گفته است: «هیچ کشوری در جهان حقوق بشر را بطور کامل رعایت نمی‌کند».[21]

کلام امام گویای تمام نمای حقوق بشر در واژه نامه دولت مردان آمریکائی است. جمله  ای که از امام نقل می شود نزدیک به سی و چهار سال پیش است ولی در یک جستاری می توان آشکارا سه دهه را سپری کرده و آگاه گشت که حقوق بشرآمریکائی امروزه در فلسطین به معنای کامل  در حال اجراست.

7 - انسان دوستى

«انساندوستى سران آمریکا این است که کسى که پنجاه سال یا سى و چند سال مملکتى را به خرابى کشیده است و یک انسان هاى بزرگ را کشته است یا از بین برده است یا حبس کرده است یا تبعید کرده است یا خانمان هاشان را خراب کرده است ، این انسان را آنها انسان حساب مى کنند و انساندوستیشان هم این است که یک همچو جانى درجه اول را ببرند و معالجه کنند و به اسم معالجه ببرند و بخواهند نوازش کنند و توطئه کنند».[22]

زمانی مرحوم دکتر شریعتی، چرچیل، روزولت و استالین را که از ۶ تا ۹ آذرماه ۱۳۲۲ (۲۸ نوامبر تا اول دسامبر 1946) برای تصمیم گیری در مورد جنگ جهانی دوم در تهران گرد آمده بودند، «سه غمخوار بشریت» خوانده بود. دیدن ژست مضحک انسان دوستی سه رییس جمهور امریکا به ویژه جورج بوش که دو جنگ مهلک را در کارنامه دارد تداعی گر سخن مرحوم شریعتی است. اوباما از اسلافش خواست تا به کمک مردم هائیتی بشتابند و ظاهرا خوش نام تر و محبوب تر از بوش کسی را برای این ماموریت بشر دوستانه نیافته است.

کتابنامه

1-    دانش نامه آزاد ویکی پدیا

2-    صیحفه نور

3-    فرهنگ دهخدا

4-    وب سایت دانشگاه Cornell University

5-    بابائی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی، تهران، آشیان، 1382.

6-    گل محمدی، ابوالفضل، کاربرد ذهن فلسفی و روش فلسفی عامه در زندگی، رساله کارشناسی ارشد دفاع شده در دانشکده ی الهیات دانشگاه آزاد، واحد کرج.

 

 



[1] - چکیده برآمده از بیانات امام در سالهای متفاوت است.

[2] - Liberty

[3] - صحیفه نور، جلد: 3، ص : 194، در جمع ایرانیان مقیم پاریس ، تاریخ سخنرانى : 27/8/57.

[4] - بابائی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی، تهران، آشیان، 1382، ص 25.

[5] - صحیفه نور، جلد:22، ص : 132، در جمع ایرانیان مقیم پاریس ، تاریخ سخنرانى : 28/7/1357.

[6] -Nation

[7] - صحیفه نور، جلد: 5، ص : 67، در جمع پزشکان بیمارستان سوم شعبان ، تاریخ سخنرانى : 20/11/57.

[8] - گل محمدی، ابوالفضل، کاربرد ذهن فلسفی و روش فلسفی عامه در زندگی، رساله کارشناسی ارشد دفاع شده در دانشگاه آزاد واحد کرج، ص113.

[9] - - صحیفه نور، جلد: 19، ص : 198، پیام به حجاج بیت الله الحرام ، تاریخ سخنرانى : 25/5/64.

[10] - با تلخیص و اضافات از؛ بابائی، غلامرضا، فرهنگ سیاسی، تهران، آشیان، 1382، صص188 الی 192.

[11] - جنایت های آمریکا

[12] - صحیفه نور، جلد: 19، ص : 248، در جمع مسوولان نظام اسلامى ، تاریخ سخنرانى : 9/9/64.

[13] -Wild

[14] - صحیفه نور، جلد: 20، ص : 89، در جمع مسوولان کشور به مناسبت عید سعید فطر، تاریخ سخنرانى : 8/3/66.

[15] - صحیفه نور، جلد: 20، ص : 88، تاریخ سخنرانى : 8/3/66.

[16] - Peace

[17] - نور، جلد: 16، ص : 258، در جمع روحانیون کاروانهاى حج و دادسراها و دادستانى ارتش ، تاریخ سخنرانى : 31/5/61.

[18] -  لغت نامه دهخدا

[19] - Judith Reply for Peace and Conflict Studies «The Judith Reply Institute for Peace and Conflict Studies at Cornell University is an interdisciplinary program devoted to research and teaching on: Problems of war and peace, Arms control and disarmament, Instances of collective violence».

[20] - صحیفه نور، جلد: 2، ص : 31، به مناسبت چهلم شهداى قم ، تاریخ سخنرانى : 29/11/56.

[21] - از؛ دانشنامه آزاد ویکی پدیا.

[22]- صحیفه نور، جلد: 10، ص : 162، در جمع کارمندان شهردارى اهواز، تاریخ سخنرانى : 17/8/58.

 

  • نویسنده ...

نظرات (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی